این اپیزود در خرداد ۱۴۰۴ منتشر شده است. قسمت هفتم از فصل سوم پادکست «لایه هفتم» به موضوع افزایش قیمت اینترنت در ایران میپردازد. در این قسمت با تمرکز بر چرخه گرانی، تفکیک ترافیک، اینترنت طبقاتی و سیاستهای ناکارآمد اپراتورها بررسی میشود که چگونه گرانی اینترنت به ابزار تازهای برای تبعیض و محرومیت دیجیتال تبدیل شده است. در ادامه میتوانید متن کامل اسکریپت این اپیزود را بخوانید.
مهمان: نرگس کشاورزنیا – پژوهشگر دسترسی به اینترنت از استانبول
سلام. من پویش هستم، درباره تکنولوژی و حقوق بشر تحقیق میکنم و این قسمت بیست و هفتم از پادکست «لایه هفتم» است که میشنوید.
«لایه هفتم» در گروه «فیلتربان» از بخش تک سازمان غیرانتفاعی «میان» و با همکاری رادیو فردا تولید میشه. جایی که ما درباره حقوق دیجیتال، حق دسترسی به اینترنت و هر آنچه ساکنان ایران در دنیای دیجیتال باهاش سر و کار دارند صحبت میکنیم.
پویش: یک سال بعد از اینکه حدودا سی و پنج در صد قیمت اینترنت گرون شد، چهاردهم اردیبهشت۱۴۰۴ یعنی همین دو هفته پیش اپراتورها از وزارت ارتباط درخواست مجوز کردند که بعله ما میخوایم یه ۷۵ درصد ناقابل قیمت اینترنت رو ببریم بالا. شاید بگید گرانی که همهجا هست! اینم مثل بقیه جاها. ولی همونطور که ما مدام سعی میکنیم در این پادکست یادآوری کنیم در دنیای امروز دسترسی به اینترنت یک حق مسلم و پذیرفته شده است. نه یک امتیاز تجملی. اینترنت امروز یک زیرساخت حیاتی و وقتی به طور مداوم دسترسی به این زیرساخت گرون و گرونتر میشه، باید دربارهاش بیشتر صحبت کرد.
در این اپیزود خیلی خلاصه و کوتاه، از افزایش دستوری قیمتها، تنظیمگری ضعیف، انحصار اپراتورها، فرسایش و خلاصه هر آنچه که این چرخه معیوب رو رقم زده تا دسترسی همگانی به اینترنت رو به شدت محدود کنه صحبت میکنیم. اینترنتی که برخلاف ادعاهای مکرر اپراتورها، از نظر استانداردهای جهانی هم در ایران اونقدری ارزان و قابل دسترس نیست.
بریم برای شنیدن این اپیزود.
پویش: اما «چرخه معیوب» گرانی اینترنت چطور کار میکنه؟ اپراتورها به بهانه تورم و نیاز به سرمایهگذاری، درخواست افزایش تعرفه میکنن. هر سال همینه. حالا در سه سال اخر دولت روحانی به طور دستوری این روند متوقف شد هرچند که بلای اصلی رو همون موقع با مصوبه ۲۶۶ سر قیمت اینترنت اوردند که حالا بیشتر راجع بهش حرف میزنیم. خلاصه رگولاتور هم اغلب بعد از یک سری نه و نو موافقت میکنه، گاهی با شروطی برای بهبود کیفیت که معمولاً یا اجرا نمیشن یا نتیجه ملموسی ندارن. نتیجه؟ اینترنت گرانتر، کیفیت بدون تغییر محسوس، و فشار بیشتر بر مردم.
اپراتورها مدام میگن اینترنت در ایران ارزان است. اما آمار جهانی چیز دیگهای میگه. اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) در گزارش ۲۰۲۴ خودش میگه هزینه بسته پایه اینترنت موبایل (فقط ۲ گیگابایت در ماه) نباید بیشتر از ۲ درصد متوسط درآمد ماهانه یک شهروند باشه.
وضعیت ایران چطوره؟ طبق همین گزارش، برای حدود ۴۰ درصد جمعیت ایران، هزینه اینترنت موبایل کمتر از ۲ درصد درآمدشونه. این یعنی برای بیش از نیمی از جمعیت ایران، یعنی حدود ۶۰ درصد، اینترنت موبایل با این استاندارد جهانی، گران محسوب میشه و مقرونبهصرفه نیست.
پس ادعای ارزانی، وقتی با درآمد مردم و استاندارد جهانی مقایسه بشه، اونقدری معنی نمیده. بعد معیار این امار هم ۲ گیگابایت در ماهه که برای زندگی دیجیتال امروز تقریباً هیچی نیست.یعنی انگار شما روزی سه تا ریلز تو اینستاگرام ببینی و دیگه هیچ کاری نکنی. این در حالیه که خیلی از کشورهای همرده ما، وضعیت بهتری در دسترسی مقرونبهصرفه به اینترنت دارن.
پویش: اما برخلاف خیلی از مسائل دیگه، این گرانی، فقط یک سوء مدیریت اقتصادی ساده نیست. بخشی از گرون رو میشه تو پازل بزرگتر شبکه ملی اطلاعات و سوق دادن کاربران به استفاده از سکوهای نظارتپذیر داخلی تحلیل کرد.
یک نکته همین قیمتگذاری دوگانه. حتماً شنیدید که «ترافیک داخلی نصف قیمت ترافیک بینالمللیه». یعنی شما برای دسترسی به تلگرام، توییتر، یوتیوب، یا حتی بسیاری از سایتهای خبری و علمی خارجی، مجبور به استفاده از فیلترشکن هستید.
و نکته کلیدی اینجاست: لحظهای که شما فیلترشکن رو روشن میکنید، تمام ترافیک شما، ، به عنوان ترافیک گرانقیمتِ بینالمللی محاسبه میشه!
یعنی در عمل، شما دارید برای دسترسی به جریان آزاد اطلاعات و عبور از سد فیلترینگ، جریمه پرداخت میکنید. این سیاست، کاربران رو به طور نامحسوس به این سمت هل میده که یا قید اینترنت آزاد رو بزنن و به همون پلتفرمهای داخلیِ محدود و نظارتشده بسنده کنن، یا هزینه گزافی رو برای اتصال به دنیای بزرگتر بپردازن.
در این میون، نقش نهادهای نظارتی چیه؟ وزارت ارتباطات و سازمان تنظیم مقررات بارها از لزوم رعایت مصوبات و توجه به معیشت مردم صحبت کردن. حتی هشدار دادن که با افزایش خودسرانه قیمتها برخورد میکنن. اما در عمل، شاهدیم که اپراتورها با دستکاری بستهها، کاهش حجم و افزایش قیمت، به نوعی این نظارتها رو دور میزنن. وعده راهاندازی سامانههای پایش آنلاین کیفیت هم داده شده و اتفاقا همین چند روز پیش هم نشستی به همین عنوان برگزار شد اما تا زمانی که ارادهای جدی برای پاسخگو کردن اپراتورها و شفافیت کامل وجود نداشته باشه، این اقدامات بیشتر به مُسکّنهای موقتی شبیه هستن
پویش: ما در گروه فیلتربان، سالهاست که در مورد شکلگیری «اینترنت طبقاتی» هشدار دادیم؛ اینترنتی با کیفیتها و سطوح فیلترینگ متفاوت برای افراد و گروههای مختلف. اما امروز، این مفهوم داره یک بعد خطرناکتری هم پیدا میکنه: دسترسی به اینترنت و جریان آزاد اطلاعات، حتی از منظر اقتصادی هم داره به شدت طبقاتی میشه.
یعنی اگر شما در ایران امروز توانایی مالی داشته باشی احتمالاً راههایی برای دور زدن این محدودیتهاپیدا میکنید. شاید بتونید تجهیزات گرانقیمت استارلینک تهیه کنید. شاید بتونید اشتراک VPNهای پرسرعت و امن رو بخرید و البته، هزینه کمرشکن ترافیک بینالمللی دوبرابری رو هم پرداخت کنید. در این صورت، شما به یک اینترنت نسبتاً آزاد و جهانی دسترسی دارید.
اما اگر این توانایی مالی رو نداشته باشید، دیگه میمونه شما و سکوهای داخلیِ سانسور شده و نظارتپذیر و حکومت و ارور ۴۵۱ دسته سفید زنجان. به همین سادگی و به همین تلخی.
خروجی این سیاست چیه؟ ایجاد یک شکاف دیجیتال عمیق و نگرانکننده در بطن جامعه.
پویش: برای بررسی عمیقتر مساله گرانی اینترنت، امروز با نویسنده گزارش تحقیقی وبسایت «فیلتربان» با عنوان «اینترنت: از زیرساخت عمومی تا کالای لوکس در ایران» گفتگو کنیم. سلام و ممنون از اینکه دعوت ما رو در «لایه هفتم» پذیرفتید.
مهمان: نرگس کشاورزنیا- پژوهشگر دسترسی به اینترنت از استانبول
پویش: سلام نرگس عزیز، ممنونم که دعوت ما رو در لایهی هفتم پذیرفتید.
نرگس: سلام پویش جان، مرسی از شما که من رو دعوت کردید.
پویش: اگر صدای نرگس رو شناخته باشید، همون صدای ملکوتیایه که همیشه زحمت معرفی مهمانهای ما رو میکشه.
نرگس: اینبار، خیاط در کوزه افتاده.
پویش: ببین، درباره اون گزارشی که اشاره کردم، مطمئن نیستم اسمش رو درست گفتم یا نه. حالا خودت بعداً اصلاحش کن.
تو اون گزارش هشدار داده بودی که ادامهی این وضعیت اینترنت در ایران، باعث میشه اینترنت به کالایی لوکس تبدیل بشه.
نکته اینجاست که اون گزارش رو زمانی نوشتی که تازه شاهد افزایش ۱۰ درصدی قیمتها بودیم.
نرگس: بله، کاملاً درسته.
وقتی میگیم اینترنت داره به کالای لوکس تبدیل میشه، یعنی هزینهاش برای خیلی از خانوادهها اونقدر بالاست که یا مجبور میشن مصرفشون رو کم کنن، یا کلاً اینترنت رو از سبد هزینههاشون حذف کنن.
طبق آمار رسمی، الان اینترنت حدود ۸.۳٪ از هزینهی ماهانهی خانوار ایرانی رو تشکیل میده.
برای اینکه این عدد رو بهتر درک کنیم، باید بدونیم که در کشورهای توسعهیافته، معمولاً این عدد زیر یک درصده.
حالا اگه استفاده از فیلترشکن هم به این هزینهها اضافه بشه، که ناچاریم این هزینه رو هم متحمل بشیم، ممکنه هزینهی اینترنت حتی تا ۳۰۰ هزار تومان در ماه هم برسه، بسته به نوع VPSی که استفاده میشه.
یعنی سهم اینترنت از هزینههای خانوار میتونه حتی از ۱۰ درصد هم بالاتر بره.
و حالا تصور کنید که اپراتورها میخوان باز هم ۷۵٪ دیگه افزایش قیمت داشته باشن…
خب طبیعتاً خیلی از کاربرها ممکنه قید فیلترشکن رو بزنن. نتیجهش چیه؟
سوق پیدا میکنن به سمت محتوای داخلی و پلتفرمها یا سکوهای داخلی. و این هم دقیقاً همون چیزیه که حکومت دنبالش هست.
چون ترافیک خارجی سه تا چهار برابر گرونتره، این قضیه باعث تشدید شکاف دیجیتال هم میشه.
یه مثال بزنم: قبل از افزایش ۵۰ درصدی، شما یه بستهی ۵۰ گیگ رو حدود ۱۰۰ هزار تومن میخریدید.
بعد از اون افزایش، همون بسته شد ۳۱۷ هزار تومن.
ولی فقط دو سه روز بیشتر دوام نیاورد و بعد حذف شد. میدونی چرا؟
چون وقتی بستههای حجیم حذف شدن، اگه بخوای همون ۵۰ گیگ رو تأمین کنی، مجبوری ده بار بستهی ۵ گیگ بخری. که اگه حساب کنی، حتی از اون ۱۰۰ هزار تومن اولیه هم گرونتر درمیاد.
اپراتورها برای سود بیشتر بستههای حجیم رو حذف میکنن و شما ناچار میشی بستههای کوچیکتر بخری که در نهایت برات بهصرفه نیست.
پویش: متأسفانه خیلی از کالاهای اساسی به سمت تجملی شدن رفتن. حتی لبنیات. شیر از سفرهی مردم حذف شده.
ولی درباره اینترنت، یه چیز جالب بگم: سال گذشته توی اپیزود ۷ که درباره بلوچستان بود، یه نفر که اونجا کار سوزندوزی میکرد میگفت توان پرداخت هزینهی ترافیک اینستاگرامش رو نداره.
میگفتم چرا کارهاشو نمیذاره توی اینستاگرام؟ جواب میداد: “استطاعت ندارم.”
چی کار میکرد؟ یه ادمین اینستاگرام تو اروپا داشت!
عکسها رو با واتساپ براش میفرستاد، اونجا طرف پست میکرد، سفارش میگرفت، و دوباره با واتساپ براش میفرستاد.
میخوام بگم این هزینهها برای خیلیها واقعاً سنگینه، اونهم نه برای سرگرمی، بلکه برای کار.
نرگس: آره، دقیقاً همینطوره.
پویش: یه بخش از این بازی اپراتورها با بستههای اینترنتی رو گفتی. واقعاً نور علی نوره.
ما که کارمون اینه، وقتی این تعرفهها رو بررسی میکنیم، هرچی بیشتر میخونیم، کمتر میفهمیم.
اینقدر این قیمتگذاریها مبهمه.
میشه یه کم بیشتر توضیح بدی که اپراتورها دقیقاً چطور با این بستهها بازی میکنن؟
نرگس: ببین، موضوع اینه که مصوبهی ۲۶۶ رگولاتوری، یا سازمان تنطیم مقررات، دست اپراتورها رو برای این بازیها باز گذاشته.
توی این مصوبه، میگه شما میتونی اینترنت نامحدود در احتیار کاربر بذاری اما با شرط مصرف منصفانه. اگر مصرف کاربر از این حد بگذره، یا سرعت اینترنتش کاهش پیدا میکنه، یا باید بستهی اضافی بخره، و این فرآیند اصلاً شفاف نیست. بنابراین با تعریف مصرف منصفانه دست اپراتورها رو برای بازی کردن با جحم و سرعت اینترنت باز گذاشتن به نحوی که برای خودشون سودآوری بیشتری داشته باشه و تعرفههای بستهها خیلی پیچیده شد. یعنی شما الان اگه از کاربر بپرسی که کدوم بسته به صرفهتر یا اقتصادیتره، براش سخته که بتونه اینها رو مقایسه کنه چون ما علاوه بر داستان مصرف منصفانه، موضوع تفکیک ترافیک داخلی و خارجی رو هم داریم و چون قیمت این ها فرق میکنه و ترافیک بینالملل تا سه برابر گرونتره، بنابراین باز هم من به عنوان کاربر برام سختتره که متوجه بشم الان بابت چه میزان استفاده دارم چقدر هزینه میکنم؟
حالا علاوه بر این داستان مصوبه ۲۶۶، همون بار قبل هم که ۳۴٪ افزایش قیمت داشتن، اون نهاد ناظر یا همون سازمان تنظیم مقررات، گفته بود در ازای تعهداتی، شما میتونین این افزایش قیمت رو داشته باشین. یعنی این اپراتورها به سه موضوع متعهد شده بودن: گسترش 5G، پوشش ۹۶ درصدی 4G، و افزایش ۳۰ درصدی سرعت اینترنت. و ما وقتی به خود گزارشهای فصلی رگولاتوری نگاه میکنیم در تابستان و زمستان ۱۴۰۳، میبینیم هیچ کدوم از این تعهدات به طور کامل اجرا نشدن. مثلاً سایتهای 5G هنوز به ۱٪ هم نرسیدن. سرعت هم فقط حدود ۱۷٪ به طور میانگین رشد داشته.
با این وضعیت، یعنی اپراتورها بدون اینکه به اون تعهداتشون عمل کنن یک بار افزایش ۳۴ درصدی داشتن و الان هم با بهانههای اقتصادی دنبال افزایش ۷۵ درصدی هستن.
پویش: و جالبه که همیشه هم اپراتورها درباره گرونی حرف میزنن، ولی هیچوقت درباره رانتی که به خاطر جایگاهشون دارن، چیزی نمیگن. حالا بگو چه سیاستگذاریهایی روی قیمت مؤثره؟
نرگس: موضوعی که داریم میبنیم بحث تخصیص بودجه فاوا هست، یعنی بودجهای که در سال ۱۴۰۴ به فناوری اطلاعات تخصیص داده شده، خیلی عجیبه که شما میبینین بیش از ۴۴ درصد از بودجه سرمایهای وزارت ارتباطات به شبکه ملی اطلاعات تخصیص داده شده. یعنی در حالی که ما نگرانیهایی داریم از تامین تجهیزات مورد نیاز که نشونههاش رو در قطعی برق میبنیم که به طور مثال باطریها توان ذخیره انرژی رو ندارن و مردم بعد از قطع برق با قطع اینترنت رو به رو میشن، در چنین شرایطی ۴۴ درصد از بودجه سرمایهای داره میره سمت کنترل و نظارت بیشتر. یا از اون طرف ۹۴ درصد از درآمد دولت در بخش ارتباطات، از حق السهم اپراتورها داره تامین میشه،خب وقتی همچین قانون بودجهای رو تصویب میکنه و همچین فشاری رو روی اپراتورها وارد میکنه، این فشار مضاعف چطوری قراره پاسخ داده بشه؟ از طریق افزایش قیمت که یعنی باز کاربر نهاییه که باید این هزینه رو پرداخت بکنه تا دولت به سهمش برسه.
پویش: مردم چی میگن؟
اصلاً کاربرها متوجه این سازوکارها میشن؟
نرگس: ما حدود دو سه هفته پیش، بعد از اعلام افزایش قیمت، یه نظرسنجی کوچیک تو شبکههای اجتماعی فیلتربان انجام دادیم. حدود ۱۰۰ نفر پاسخ دادن. از این ۱۰۰ نفر که ما پرسیده بودیم ازشون که متوجه تفاوت تعرفهای با توجهبه تفکیک ترافیک داخلی و خارجی، هستن یا نه؟ ۴۸٪ گفتن که یه اطلاعاتی از اپراتور میگیرن درباره اینکه ترافیک داخلیه یا بینالمللی، ولی به صحتش اطمینان ندارن. ۳۰٪ هم گفتن اصلاً نمیدونن این اطلاعات رو از کجا باید بگیرن.
یعنی خیلیها نمیدونن دقیقاً چقدر اینترنت مصرف کردن یا مصرفشون چطور محاسبه میشه.
انگار مردم توی یه فضای تاریک و مبهم دارن بابت اینترنت هزینه میدن. خیلی از کاربرا از دست اپراتورها عصبانین.
میگن بدون اینکه حتی فیلمی دیده باشن یا گیمی بازی کرده باشن، بستههای ۷، ۱۵، یا ۲۰ گیگ رو گرفتن که بعضاً توی یکی دو روز روز تموم شده.
علاوه بر این، کیفیت هم افتضاحه و سرعت هم پایین اومده.
با قطعی برق هم که اینترنت یا قطع میشه یا ضعیف میشه.
کاربرها میپرسن چرا هیچکس پاسخگو نیست؟ واقعاً بیاعتمادی شدیدی به اپراتورها وجود داره.
مردم هر روز دارن پول میدن، ولی نمیدونن این پول دقیقاً صرف چی میشه.
پویش:متاسفانه کارهای زیادی در برابر این وضعیت نمیشه انجام داد اما اولین و مهمترین قدم، آگاهی و شفافسازیه. مهمه که ما به عنوان کاربر، بدونیم هزینه واقعی اینترنت ما چقدره. فقط هزینه بسته نیست؛ هزینه پنهان VPN، هزینه اتلاف وقت به خاطر سرعت پایین و قطعیهای مکرر، و مهمتر از همه، هزینه فرصتهای از دست رفته به خاطر عدم دسترسی به اطلاعات آزاد.
دوم، مستندسازی و به اشتراکگذاری تجربیات. وقتی با قطعی اینترنت، سرعت پایین، یا هزینههای غیرمنصفانه مواجه میشیم، این تجربیات رو ثبت کنیم و با دیگران به اشتراک بذاریم. استفاده از ابزارهای سنجش سرعت و کیفیت اینترنت و انتشار نتایج اونها میتونه به ایجاد یک تصویر واقعی از وضعیت کمک کنه.
ما معتقدیم که تغییر، از همین آگاهیهای فردی و اقدامات کوچک جمعی شروع میشه. سکوت در برابر نقض حقوق دیجیتال، راه رو برای محدودیتهای بیشتر باز میکنه.
در دنیای امروز، دسترسی آزاد، امن و مقرونبهصرفه به اینترنت، یک حق بنیادینه، نه یک لطف یا امتیاز. هر سیاستی که این حق رو محدود یا مشروط به توانایی مالی کنه، در واقع داره پایههای یک جامعه آگاه و برابر رو سست میکنه. دفاع از این حق، وظیفه همه ماست.
شما چطور فکر میکنید؟ آیا این طبقاتی شدن دسترسی از منظر اقتصادی به اینترنت رو در زندگی روزمرهتون حس کردید؟ تجربهتون از هزینههای اینترنت و تأثیرش بر دسترسیتون به اطلاعات چیه؟ نظرات و داستانهاتون رو برای ما به آدرس [email protected] ارسال کنید. صدای شما مثل همیشه برای ما مهمه.
ممنونم که در این اپیزود با من همراه بودید. ممنونم از نرگس کشاورزنیا که در این اپیزود همراه من بود. همینطور تشکر میکنم از تیم تک سازمان «میان» در گروه «فیلتربان» و همکاران خوبمون در رادیو فردا که امکان تولید و انتشار این پادکست رو فراهم کردند. پس فعلا خدافظ و یادمون نره که در دنیای امروز دسترسی به اینترنت و آگاهی از حقوق دیجیتال یک حق مسلم و پذیرفته شده است.