گزیده
در این نوشتار تحقیقی تلاش شده است تا از طریق مصاحبه با ۹ «کسب و کار» کوچک و متوسط ایرانی زوایای جدیدی از تاثیر اعمال فیلتر بر اینستاگرام بررسی شود. جمهوری اسلامی از ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ شبکه اجتماعی اینستاگرام را در ایران فیلتر کرد و از آن پس چالشهای متفاوتی، حیات اقتصادی این کسب و کارها را تهدید کرد.
همچنین این نوشتار در پی پاسخ به این سوال است که تصمیمات فوری و بدون اعلام قبلی دولت جمهوری اسلامی در زمینه فیلتر کردن سکوهای بینالمللی و همچنین قطع اینترنت چه تاثیری بر این کسبوکارها میگذارد؟ به همین دلیل در ابتدا نگاهی بر اهمیت کسبوکارهای کوچک و متوسط در اقتصاد جهان و ایران داریم و سپس تاثیر اینترنت و سکوهای بین المللی محبوبی همچون اینستاگرام در توسعه و رشد آنها را بررسی میکنیم.
در ادامه با ارایه جزییات یافتههای به دست آمده از نظرات تصمیمگیرندگان این کسبوکارها به تحلیل آنها میپردازیم تا به تاثیر فیلتر شدن اینستاگرام بر وضعیت این بنگاههای اقتصادی نگاه دقیقتری بکنیم.
مقدمه
یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی هر کشوری، کسبوکارهای کوچک و متوسط هستند. این کسبوکارها عمدتا خصوصی از عوامل اصلی تولید ثروت، کاهش فقر و کاهش نرخ بیکاری هستند.
کسب و کارهای کوچک و متوسط را عمدتا فروشگاههای اینترنتی، شرکتهای خدماتی، کارگاهها و تولیدیهای کوچک تشکیل میدهند.
تعاریف متعددی در مورد این بنگاههای اقتصادی وجود دارد به طور مثال کمیسیون اقتصادی اروپا در سال ۲۰۰۵ کسب و کارهایی که کمتر از ۲۵۰ کارمند و درآمد سالانه کمتر از ۵۰ میلیون یورو داشته باشند را جزو بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط طبقهبندی میکند.
در ایران اما تعریف واحدی از این نوع بنگاههای اقتصادی وجود ندارد و هرکدام از نهادهای متولی اقتصادی تعریف خاص خود را در این رابطه دارد. به طور مثال وزارت صنایع و معادن و وزارت جهاد کشاورزی، بنگاههای اقتصادی با کمتر از ۵۰ نفر کارمند را در زمره کسب و کارهای کوچک یا متوسط تعریف میکنند اما بانک مرکزی ایران فقط موسسات دارای کمتر از ۱۰ نفر کارمند را در این طبقهبندی قرار میدهد.
عدم وجود یک تعریف مشخص برای این گونه کسب و کارها در ایران نشان از عدم اولویت این بنگاههای اقتصادی برای حاکمیت ایران و عدم توجه ویژه به آنها است. این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته یا توسعه یافتهتر همچون آلمان، ایالات متحده آمریکا و چین دولتها به اهمیت نقش آفرینی این بنگاههای اقتصادی پی برده و در حال یافتن راههایی برای تسهیل فعالیت این بنگاههای اقتصادی و همچنین تشویق جامعه به راه اندازی این کسب و کارها هستند.
برای درک بهتر اهمیت کسب و کارهای کوچک و متوسط مروری میکنیم بر آماری که شهروز زرگریان مسئول تحقیق بر موضوع «شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی و وضع کنونی این گونه شرکتها در ایران» از طرف کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق تهران در بیستمین نشست کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق تهران ارایه کرده است.
بر اساس آمار بانک جهانی و این تحقیق، بیش از ۹۰ درصد از بنگاههای اقتصادی در سراسر جهان، کسب و کارهای کوچک و متوسط هستند که تقریبا ۵۰ درصد از اشتغال بخش خصوصی را تشکیل میدهند. همچنین این بنگاههای اقتصادی ۹۰ درصد کسب و کارهای آسیا را تشکیل میدهند که حدود یک میلیارد نفر را صاحب شغل کردهاند و حدود ۱۱ تریلیون دلار به اقتصاد این کشورها کمک کردهاند. سهم این بنگاههای اقتصادی در تولید ناخالص داخلی در کشورهای در حال توسعه ۴۰ درصد است.
بر اساس همین آمار ۷۰ درصد از فرصتهای شغلی و ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی در کل اقتصاد ایران به کسب و کارهای کوچک و متوسط وابسته است.
همچنین در حالی که این بنگاههای اقتصادی بیش از ۵۰ درصد از ارزش افزوده اقتصادی اتحادیه اروپا را تولید میکنند، این آمار در ایران تنها ۱۶/۸ درصد است و به رغم تاکید بر لزوم گسترش و رشد این نوع کسب و کارها در برنامههای توسعه چهارم و پنجم به نظر میرسد که به دلیل سیاستهای نادرست دولتها، سیاستها به اهداف مورد نظر خود نرسیدند و این نوع کسب و کارها در ایران به راحتی شکست میخورند.
عصر تکنولوژی و تحول دیجیتال بر این شرکتها تاثیر بهسزایی گذاشته و فرصت رشد از طریق بالا بردن مزیت رقابتی و کاهش هزینهها، برای آنها ایجاد کردهاست. لذا تشویق و حمایت از این شرکتها برای دیجیتالی شدن موجب کاهش احتمال شکست خوردن آنها می شود. یکی از مراحل دیجیتالی شدن استفاده از شبکههای اجتماعی است.
امروز استفاده از شبکههای اجتماعی در بین کسب و کارهای کوچک و متوسط روبه رشد است. شبکههای اجتماعی به کسب و کارها در زمینه بازاریابی، فروش، جمعآوری و به اشتراکگذاری اطلاعات در مورد محصولات و خدمات به روشی جدید و موثر کمک میکنند.
شبکههای اجتماعی همچنین رابطه با مشتری و ارایه خدمات به مشتری را تسهیل میکند و هزینه بازاریابی و برقراری ارتباط با مشتریان را کاهش میدهند. همچنین این بنگاهها را قادر میسازد تا دسترسی آسانتری به اطلاعات مشتریان و رقبا داشته باشند. کسب و کارهای کوچک و متوسط از نظر منابع مالی دارای محدودیتهایی هستند؛ از همین رو شبکههای اجتماعی یک فرصت سودمند برای فعالیتهای بازاریابی به بنگاههای اقتصادی ارایه میکند. اینستاگرام یکی از رسانههای اجتماعی است که این دسته از کسب و کارها را قادر میسازد تا از طریق تولید محتوای تصویری همچون عکس و فیلم به گروههای هدف و مشتریان احتمالی خود دست یابند.
در بین شبکههای اجتماعی و سکوهای اینترنتی اینستاگرام با توجه به ضریب نفوذش و تعداد کاربران ایرانی، به خصوص در زمینههای بازاریابی و ایجاد ارتباط مستقیم و موثر با مشتریان جایگاه ویژهای برای کسب و کارهای کوچک و متوسط دارد.
اینستاگرام از جمله معدود سکوهای محبوب جهانی است که تا سال ۱۴۰۱ در ایران فیلتر نشده بود. پیش از این سکوهای توییتر، تلگرام، یوتیوب و غیره توسط جمهوری اسلامی فیلتر شده بودند. بر اساس آمار پادرو ارایه دهنده خدمات ارسال و فروش کالا، تا پیش از شهریور ۱۴۰۱ و شروع اعتراضات «زن٬زندگی٬آزادی» در سراسر ایران حدود ۶۳۰ هزار فروشگاه اینترنتی فعال بودند. آمار پادرو از این منظر مهم است که به عنوان یک سکوی هوشمند ایرانی پرداخت و ارسال سفارشهای کسب و کارهای «مجازی» را انجام میدهد. این سکوی هوشمند اعلام کرده است که پس از فیلتر شدن اینستاگرام٬ تعداد فروشگاههای اینترنتی به ۳۳۰ هزار عدد کاهش پیدا کرده است.
اگرچه در ابتدا گمانهزنیهای مبنی بر موقتی بودن فیلترینگ اینستاگرام مطرح میشد، اما در ادامه مسئولان ذیربط اعلام کردند که رفع فیلتر این شبکه اجتماعی به بعد از انتقال سرورهای این پلتفرم به داخل ایران و تعیین نماینده رسمی موکول شده است. با توجه به ساختار حکمرانی و درخواستهای فراقانونی دستگاههای حکومتی جمهوری اسلامی امیدی به رفع فیلتر این شبکه اجتماعی در آینده نزدیک وجود ندارد.
با توجه به اهمیت و همچنین شکنندگی کسب و کارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ایران این نوشتار تحقیقی قصد دارد با ارجاع به اطلاعات به دست آمده از مصاحبه با تصمیم گیرندگان ۹ بنگاه اقتصادی کوچک و متوسط که همچنان از اینستاگرام برای فروش، برندینگ و بازاریابی خدمات یا محصولات خود استفاده میکنند، نگاهی دقیقتر به نتیجه سیاست فیلترینگ اینستاگرام بر اقتصاد ایران داشته باشند.
روش تحقیق
برای تهیه این گزارش از روش تحقیق کیفی استفاده شده است. بدین ترتیب برای درک بهتر تاثیر فیلتر شدن اینستاگرام در ایران با ۹ مدیر، مسئول شبکههای اجتماعی یا مدیر بازاریابی کسب و کارهای کوچک و متوسط از تاریخ ۱۶ آذر تا ۹ بهمن ۱۴۰۲ مصاحبه شده است. زمینه شغلی این بنگاههای اقتصادی که به شکل تصادفی انتخاب شدند، عبارت است از زنبورداری، گردشگری، فروش محصولات آرایشی، دو تولیدی با محصولات کوچک تزیینی، دو کارگاه با محصولات تبلیغاتی، همچنین واحدهای اقتصادی تعمیرات خودرو و ارایه محصولات خوراکی. فصل مشترک این بنگاههای اقتصادی نیز وجود دفتر مرکزی در استان تهران بود. برای تمامی مصاحبهها از یک روش واحد و از سوالات مشابه استفاده شده است. هدف از طراحی این سوالات درک بهتر وضعیت این نهادهای اقتصادی بعد از فیلتر شدن شبکه اجتماعی اینستاگرام است ( سوالات در ضمیمه موجود است).
بر اساس پاسخهای به دست آمده در این تحقیق، ۶ بنگاه اقتصادی پیش از فیلتر شدن اینستاگرام تاسیس شدند و سه بنگاه اقتصادی دیگر، پس از آن. همچنین در بین افرادی که برای این تحقیق با آنها مصاحبه شده است، تنها سه نفر پیش از فیلتر شدن اینستاگرام دارای مسئولیت بودند، دیگر افراد بعد از فیلتر شدن اینستاگرام به استخدام این بنگاههای اقتصادی درآمدهاند. با این حال تمامی این افراد از دانش کافی در رابطه با تاثیرات فیلترینگ بر کسب و کارهای خود، برخوردار بودند.
این مصاحبهها با تعهد به حفظ محرمانگی هویت مصاحبه شونده و شرکت متبوعش انجام شده است. هدف از این تعهد ایجاد امنیت برای مصاحبه شونده در حین مصاحبه و جلوگیری از خودسانسوری در مصاحبه شونده به دلیل احتمال عواقب این مصاحبه در مورد موضوع این تحقیق است.
سوالات این مصاحبهها با هدف دستیابی به اطلاعات زیر طراحی شده اند:
- زمینه فعالیت این کسب و کارها
- سالهای فعالیت
- نحوه بازاریابی
- نوع استفاده از شبکههای اجتماعی برای بازاریابی
- استفاده یا عدم استفاده از اینستاگرام برای بازاریابی
- اهداف استفاده از اینستاگرام
- تاثیر فیلتر کردن اینستاگرام بر این شرکت
- وضعیت کنونی این شرکت در استفاده از اینستاگرام
- نحوه دسترسی به اینترنت آزاد برای دسترسی به اینستاگرام
- سنجش آمادگی این کسب و کارها در زمان عدم دسترسی کامل به اینترنت در صورت اجرای اینترنت ملی
- سنجش آگاهی این بنگاههای اقتصادی از قوانین دولتی در مورد استفاده از شبکههای اجتماعی
- میزان آشنایی و اقدامات این افراد برای اعتراض به وضعیت اینترنت و فیلترینگ در ایران
یافتهها
آشنایی با روشهای بازاریابی
شرکت کنندگان در این مصاحبهها اعلام کردند که به غیر از دو بنگاه اقتصادی که تنها از اینستاگرام برای فعالیت بازاریابی خود استفاده میکنند، دیگر کسب و کارها در کنار استفاده از شبکههای اجتماعی بین المللی به خصوص اینستاگرام از روشهای دیگری از جمله استفاده از سکوهای داخلی ایرانی، بازاریابی پیامکی، فروش و بازاریابی هرمی، ارتباط مستقیم با مشتری و وبسایت خود شرکت برای بازاریابی استفاده میکنند.
با هدف درک بهتر سیاستهای بازاریابی این کسب و کارها و همچنین خود فرد مصاحبه شونده دو سوال پرسیده شد که بهترین روش بازاریابی از نظر شرکت متبوعش و همچنین خود فرد چیست؟ الزامی در تفاوت و تشابه هر دو جواب وجود نداشت لذا در پاسخ به این سوال بیشترین پاسخ یعنی شش پاسخ به داشتن ارتباط مستقیم و حضوری با مشتری تاکید داشتند.
در ادامه سه مورد از آنها بر استفاده از روشهای آنلاین غیرفیلتر شده مانند وبسایت و سکوهای داخلی برای بازاریابی تاکید کردند و از روشهای دیگر دو مورد اینستاگرام، دو مورد تبلیغات، دو مورد بالا بردن کیفیت که موجب تبلیغ دهان به دهان شود.
میزان و نحوه استفاده از اینترنت و شبکهها اجتماعی
به منظور درک بهتر میزان استفاده این کسب و کارها از اینترنت، سوالی مطرح شد با این عنوان که آیا آنها محصولاتشان را از طریق آنلاین هم میفروشند و اگر پاسخ این سوال «بله» است، چه میزان از فروش به صورت آنلاین انجام میشود. در پاسخ به این سوال به غیر از یک بنگاه اقتصادی که کار تعمیرات خودرو انجام میداد و از فضای مجازی صرفا برای برندینگ استفاده میکرد دیگر کسب و کارها از اینترنت برای فروش و بازاریابی استفاده میکردند. شرکتها به ترتیب زیاد به کم ۱۰۰ درصد ، ۹۸ درصد، ۶۰ درصد، ۵۰ درصد، ۴۰ درصد، ۲۰ درصد و ۵ درصد بودند و یک شرکت دیگر هم که پاسخش به استفاده از اینترنت مثبت بود اما میزان را اعلام نکرد اما با توجه به ماهیت این کسب و کار، بیشتر فروش آن هم از طریق آنلاین بود.
زمانی که سوال متمرکزتر طرح شد و از آنها پرسیده شد که «بهترین سکو برای بازاریابی و فروش محصولات در شبکههای اجتماعی کدام است؟»، به غیر از همان بنگاه اقتصادی که در زمینه تعمیرات خودرو مشغول بود و صرفا از شبکههای اجتماعی برای برندینگ استفاده میکرد دیگران همه به اینستاگرام اشاره کردند اما در بین این ۸ شرکت چهار شرکت علاوه بر اینستاگرام از سکوهای داخلی نیز برای فروش محصولات خود بصورت آنلاین استفاده میکردند.
در پاسخ به پرسشی در رابطه با چرایی استفاده از اینستاگرام همه به حضور مخاطبان زیاد در این سکو و امکان ارتباط مستقیم با مشتری اشاره کردند. علاوه بر این دو مورد که بین همه این کسب و کارها مشترک بود، سه بنگاه اقتصادی به افزایش آگاهی در مورد حوزه عملکردشان و برندینگ نیز اشاره کردند.
برآورد بنگاههای اقتصادی از تاثیر فیلترینگ اینستاگرام بر کسب و کار آنها
تاثیر فیلترینگ اینستاگرام بر نحوه عملکرد کسب و کارها از دیگر موضوعاتی بود که در رابطه با آن از شرکتکنندگان سوال پرسیده شد. هیچکدام از شرکتکنندگان در این تحقیق به سوال بالا پاسخ مثبتی ندادند، به غیر از همان بنگاه اقتصادی ارائهدهنده خدمات در زمینه خودرو که به تازگی صفحه اینستاگرام باز کرده بود. این بنگاه اقتصادی اساس بازاریابی خود را بر پایه استفاده از سکوهای داخلی قرار داده بود و فیلترینگ را بر کسب و کار خود بی تاثیر میدید. دیگر بنگاههای اقتصادی اعلام کردند که فیلترینگ تاثیر منفی بر کسب و کار آنها داشته است.
«سخت شدن فعالیت از طریق سکو اینستاگرام» یکی از پرتکرارترین پاسخها بود با هفت پاسخ و «کاهش مخاطبین و مشتریان این کسب و کارها» با شش پاسخ به عنوان پرتکرارترین عوامل تاثیر منفی فیلتر شدن اینستاگرام مطرح شدند. از دیگر تاثیرات منفی به مواردی چون کم شدن ارتباط با مشتریها و حتی بسته شدن حساب به دلیل استفاده از فیلترشکن اشاره شد.
همه این کسب و کارها برای استفاده از اینستاگرام از فیلترشکن استفاده میکنند که برخی رایگان و برخی پولی است اما با توجه به اینکه سیستم بانکی ایران به سیستم بانکهای بین المللی متصل نیست و خریدها از داخل انجام میشود مطمئن نیستند که این فیلترشکنها امن باشند.
درک بنگاههای اقتصادی از حقوق خود و اعتراض به ضررهای فیلترینگ
با توجه به زمزمههای موجود در مورد اجرای طرح اینترنت ملی به جای اینترنت بین المللی که موجب خواهد شد استفاده از فیلترشکن هم کارکردی نداشته باشد، نمایندگان پنج کسب و کاری که برای این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند، عنوان کردند که هیچ راه جایگزینی برای این مشکل ندارند. اگرچه دو بنگاه اقتصادی دیگر گزینه استفاده از وبسایتهای خود را مطرح کردند و یک کسب و کار نیز استفاده همزمان از وبسایت شخصی و سکوهای داخلی را به عنوان راه حل اعلام کرد. در این میان فقط یک شرکت بود که تنها استفاده از سکوهای داخلی را راهحل این مشکل دانست.
هیچکدام از این کسب و کارها نه تنها مجوز اینماد (E-namad) برای اجازه فعالیت در اینستاگرام نداشتند بلکه حتی اطلاعی هم از اینکه برای فروش آنلاین نیاز به دریافت این مجوز دارند را نیز، نداشتند. تنها یکی از این بنگاههای اقتصادی در حال طی مراحل جهت اخذ این مجوز برای فعالیت مجازی بود.
در نهایت هیچ کدام از این بنگاههای اقتصادی، اقدام قانونی برای شکایت علیه دولت به دلیل محدود کردن اینستاگرام و ضرر و زیانهای وارده پس از آن، نکردهاند. تصمیم گیران این کسب و کارها به دلایلی از جمله بیتاثیر دانستن شکایت، ترس از برخورد قهری به واسطه شکایت از دولت و البته نبود هیچ انجمن صنفی مستقل و قوی که توان حمایت از آنها را داشته باشد از اقدام قانونی برای احقاق حق خود سرباز زده بودند.
تحلیل دادهها
این دادهها اثبات میکند که فیلتر شدن اینستاگرام روی همه کسب و کارهای کوچک و متوسط تاثیر منفی داشته و بنگاههای اقتصادی که همچنان سرپا هستند با روشهای دیگری توانستهاند این تاثیر منفی را تحمل و جبران کنند. همچنین این دادهها نشان میدهد آن دسته از بنگاههای اقتصادی که بعد از فیلتر شدن اینستاگرام در ایران توانستند به فعالیت خود ادامه دهند، در واقع وابسته به اینستاگرام نبودند و یا اگر وابسته بودند توانستند با پشتوانه مالی و یا راههای جایگزین این فشار را تحمل کنند.
برخی از این کسب و کارها به دلیل ماهیتی که دارند، در واقع وابستگی به شبکههای اجتماعی برای ارائه خدمات یا محصول خود ندارند مانند بنگاه اقتصادی که در زمینه ارائه خدمات خودرو فعالیت میکرد و از اینستاگرام صرفا به منظور برندینگ استفاده میکند. از سوی دیگر برخی از کسب و کارهای کوچک یا متوسط به دلیل اینکه سالها فعالیت در زمینه کاری خود، همچنان روشهای سنتی بازاریابی سنتی را حفظ کردهاند و یا دارای مشتریهای ثابت هستند.
تعدادی از این کسب و کارها نیز روشهای جایگزین دیگری را برای اینستاگرام درنظر گرفتهاند همچون استفاده از سکوهای داخلی، وبسایت رسمی و روشهای بازاریابی هرمی. برخی دیگر اما با اینکه وابستگی بالایی به اینستاگرام دارند اما به دلیل داشتن پشتوانه مالی توانستهاند ریزش مشتری و ضررهای متعاقب آن را تحمل کنند.
از همین روست که وقتی صحبت از بهینهترین روش بازاریابی میشود دیگر تاکیدی در استفاده از اینستاگرام نیست بلکه روش سنتی ارتباط حضوری با مشتری مورد تاکید قرار میگیرد که نشان از ریزش اعتماد صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط برای استفاده از اینستاگرام در ایران است. با این حال تصمیم گیرندگان این مشاغل در مقابل حذف کامل استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی بین المللی تسلیم نشدهاند و بیشتر آنها بخشی از فروششان را از طریق سکوهای بینالمللی فیلتر شده در ایران همچون اینستاگرام انجام میدهند.
اگرچه در همین زمینه نیز تاثیر فیلتر شدن اینستاگرام بر مشاغلی که ماهیت آنها نیازمند استفاده از اینترنت است، مانند شرکتهای تبلیغاتی یا فروش محصولات کوچک تزیینی بسیار بیشتر از بنگاههای غیر وابسته به اینترنت مانند شرکت ارائه خدمات خودرو است.
در عین حال زمانی که بحث «فروش کالا یا خدمات» با استفاده از بستر اینترنت مطرح میشود، مقصود بیشتر کسب و کارها بهرهمندی از امکانات و فرصتهای سکو اینستاگرام است. اگرچه به موارد دیگری از جمله وبسایت و سکوهای داخلی نیز اشاره میشود اما اینستاگرام تقریبا بین همه این بنگاههای اقتصادی به دلایلی چون امکان دسترسی آسان به بیشترین مشتری موجود در بازار، امکان ارتباط مستقیم با مشتریها و بهترین راه برای برندینگ و نشان دادن کالا، همچنان محبوبترین سکو است. از طرفی سکوهای داخلی به دلایلی چون ناامن بودن، جذاب نبودن، نداشتن مخاطب و محدودیتهای فراوان، چندان مورد علاقه تصمیم گیرندگان این کسب و کارها نیستند و تنها به عنوان گزینهای برای گریز از «شرایط خاص» در نظر گرفته میشوند.
با توجه به اعمال سیاست فیلترینگ بر روی اینستاگرام از سوی جمهوری اسلامی و مشکلات عدیدهای که برای صاحبان کسب و کارها و مشتریان آنها ایجاد شده، که آنها راه جایگزین یعنی استفاده از فیلترشکن را برای دسترسی به اینستاگرام انتخاب کردهاند، با چالشهایی مانند کاهش سرعت اینترنت و افزایش هزینهها، مواجه شدهاند.
لزوم استفاده از فیلترشکن همچنین موجب آن شده است که انتشار مطالب در شبکه اجتماعی اینستاگرام سختتر شود و میزان بازدید پستهای اینستاگرامی این کسب و کارها کاهش یابد و نهایتا امکان بسته شدن حساب کاری کسب و کارها به دلیل اینکه اینستاگرام برخی اوقات به دلیل تغییر پیاپی موقعیت جغرافیایی کاربر در مدت زمان کم که از معایب استفاده از فیلترشکنها است، تشخیص میدهد که آن حساب کاربری هک شده است و آن را میبندد.
از سوی دیگر استفاده از فیلترشکن موجب میشود صاحبان کسب و کارها نتوانند از برخی خدمات اینستاگرام، مانند «هدف قرار دادن یک محدوده جغرافیایی مشخص» برای تبلیغات و بازاریابی استفاده کنند. چون به دلیل استفاده از فیلترشکن عملا امکان مشخص کردن موقعیت جغرافیایی مشخص و ثابت وجود ندارد. اگرچه حتی پیش از فیلتر شدن اینستاگرام این امکان بسیار برای صاحبان مشاغل در ایران به دلیل عدم اتصال سیستم بانکی ایران به سیستم بانکی بینالمللی سخت بود.
مشکل دیگری که از تحلیل دادههای این تحقیق به دست آمد، عدم شناخت این بنگاههای اقتصادی از حقوق خود، عدم شناخت قوانین موجود و نداشتن سازماندهی برای انجام اقداماتی چون شکایت از مسئولان و تصمیم گیرندگان فیلترینگ برای مقابله با رفتارهای فراقانونی حاکمیت است که موجب ضرر و زیان این بنگاههای اقتصادی میشود. در همین رابطه میتوان به عدم اطمینان به ساختارهای قانونی موجود در ایران اشاره کرد و البته رفتار امنیتی حاکمیت با هر گونه اعتراضی در هر سطحی است.
نتیجه گیری
کسب و کارهای کوچک و متوسط ایرانی از فیلتر شدن اینستاگرام ضرر فراوانی دیدند، با این حال همچنان این سکو در بین این بنگاههای اقتصادی برای استفاده در بازاریابی، برندینگ، ارتباط با مشتری و فروش اینترنتی بسیار محبوب است. در نتیجه هم این بنگاههای اقتصادی و هم مشتریان آنها در حال مقاومت برای استفاده از این سکو با استفاده از روشهای جایگزین چون استفاده از فیلترشکن هستند.
از طرف دیگر این شرکتها شناختی نسبت به حق و حقوق خود برای اعتراض به ضرر و زیانی که دولت به واسطه فیلتر کردن اینستاگرام و یا قطع اینترنت به این شرکتها میزند را ندارند و همچنین آن را بیتاثیر میدانند.
در تحقیقات بعدی بهتر است نگاه دقیقتری بر روی کشف دلایل عدم وجود علاقه برای اعتراض به این تصمیمهای دولتی که وضعیت اقتصادی این کسب و کارها را در خطر میاندازد و همچنین یک تحقیق کمی با حضور تعداد بیشتری از صاحبان و تصمیمگیرندگان بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط در مورد تاثیر فیلتر شدن اینستاگرام بر وضعیت اقتصادی آنها صورت گیرد.