گزارش تحقيقى

خاموشی‌های اینترنت در ایران: از آبان ۹۸ تا مرداد ۱۴۰۰

با روند رو به افزایش خاموشی‌های محلی اینترنت، نگاهی می‌کنیم به برخی از ویژگی های مشترک آنها و آینده اینترنت در ایران. ‎

تجربه‌ی دسترسی به اینترنت در ایران با محدودیت‌های بسیار همراه است که شامل فیلترینگ پلتفرم‌های اینترنتی و محتوای آنها، کاهش‌ سرعت ترافیک داده‌ها، رصد کردن و نظارت بر رفتار کاربران در فضای مجازی می‌شود. با آن‌که این محدودیت‌ها به قصد کنترل و سانسور اطلاعات مدت‌ها است که به طور مستمر اعمال می‌شوند، افزایش فزاینده خاموشی اینترنت توسط مقامات دولتی کاربران اینترنت در ایران را به شدت نگران کرده‌است.

نخستین مورد از خاموشی سراسری اینترنت در آبان ۱۳۹۸ به هنگام اعتراضات مردمی علیه افزایش بهای بنزین رخ داد. دست‌کم به مدت یک‌ هفته مقامات  اینترنت را خاموش کردند تا بتوانند بر سرکوب خشن معترضان سرپوش بگذارند. گرچه از آن تاریخ تاکنون شاهد خاموشی سراسری اینترنت با این وسعت نبوده‌ایم، اما دلیل این امر به هیچ‌وجه کاهش محدودیت‌ها نیست بلکه دولت به تاکتیک‌های جدیدتری روی آورده تا بتواند بر تبادل اطلاعات کنترل داشته باشد.

در واقع آنچه ما شاهد بوده‌ایم افزایش تعداد خاموشی‌های اینترنتی به هنگام اعتراضات مردمی است که نه به طور سراسری بلکه در سطح محلی یا استانی صورت گرفته و امکان دسترسی به اینترنت بین‌المللی را از کاربران سلب کرده تا نتوانند اطلاعات و تجربه‌های خود را منتقل کنند. از آبان ۹۸ تا امروز دست‌کم پنج مورد از خاموشی‌های محلی اینترنتی در گوشه‌کنار کشور داشته‌ایم که تازه‌ترین آن در تابستان ۱۴۰۰ در استان خوزستان به اجرا گذاشته شد تا اخبار اعتراض‌های مردم به کمبود آب به خارج درز نکند. 

در نتیجه پرسش این است که چه تحولی در استراتژی دولت ایران برای کنترل اطلاعات رخ داده و  سیاست مسدود کردن اینترنت چه نقشی در این استراتژی دارد؟ در این گزارش نگاهی می‌اندازیم به جریان رو به افزایش خاموشی اینترنت در سطح محلی و ویژگی‌های مشترک آن‌ها. بر اساس تعدادی مطالعات موردی، استدلال می‌کنیم که گرچه خاموشی‌های محلی به اندازه خاموشی‌های سراسری پر سر و صدا نیستند، اما می‌توانند به همان اندازه خطرناک و مرگبار باشند. در نهایت نگاهی می‌کنیم به  تغییر در روند تصمیم‌گیری برای خاموشی‌های اینترنت، و ریسکی که این تغییر در عادی‌سازی و تکرار روز افزون خاموشی‌های محلی به همراه دارد. 

خاموشی اینترنتی به چه معنی است؟

خاموشی‌های اینترنتی به شکل‌های گوناگون رخ می‌دهد و به هنگام بحث مشکل بتوان گفت دقیقا منظور ما کدام‌یک از این شکل‌هاست. کارزار جهانی(#KeepItOn) که علیه خاموشی‌ اینترنت کمپین می‌کند خاموشی اینترنت را چنین تعریف کرده‌است:  « ایجاد اختلال عمدی در شبکه‌ی ارتباطی اینترنت و تماس دیجیتال، که باعث ‌شود گروهی از مردم یا یک منطقه‌ی جغرافیایی قادر به  ارتباط‌گیری و برقراری تماس نباشند. این اختلال عمدی به منظور کنترل جریان انتقال اطلاعات صورت می‌گیرد.» این خاموشی‌ها به طرق مختلف اعمال می‌شود:‌ از جمله کاهش هدفمند سرعت اینترنت، خاموشی‌های محلی یا استانی، و یا انسداد سراسری و کشوری. همه این روش‌ها در ایران در مقطع‌های گوناگون پیاده شده‌اند.

بنا به گفته‌ی «کلمنت وول» گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حق آزادی انجمن‌ها و تجمعات مسالمت‌آمیز، خاموشی‌های اینترنتی «پدیده‌ای رو به رشد در سطح جهانی» است که دولت‌ها هرچه بیشتر به هنگام وقوع تظاهرات مردمی به آن متوسل می‌شوند و دامنه‌ی این خاموشی‌ها نیز «از لحاظ مدت، وسعت، و پیچیدگی» رو به گسترش است.

خاموشی‌های اینترنتی ناقض حقوق مردم در آزادی بیان و گردهم‌آیی است و با محدود ساختن جریان اطلاعات، به ویژه هنگام بروز بحران‌های اجتماعی، به آزادی رسانه‌ها لطمه‌ جدی وارد می‌کند. دولت‌های استبدادی غالبا در موقعیت‌های حساس سیاسی مثل تظاهرات یا انتخابات دست به مسدود کردن اینترنت می‌زنند تا تبادل اطلاعات قطع شود، مردم نتوانند اعتراضات خود را سازماندهی کنند، و سرکوب خشونت‌بار معترضان  نیز با سهولت بیشتری از چشم جهانیان پنهان بماند. خاموشی اینترنتی یک معضل جهانی است اما در ایران به طور اخص تاثیر مخربی بر حقوق بنیادین شهروندان داشته است. 

خاموشی‌های اینترنتی در ایران

 

همان‌طور که اشاره کردیم قطع اینترنت به شکل‌های گوناگونی امکان‌‌پذیر است. از خاموشی سراسری در تمام کشور تا خاموشی‌های محلی که منحصر به یک منطقه‌ی جغرافیایی خاص است تا انسداد یا اختلال در بعضی از رسانه‌های اجتماعی. این خاموشی‌ها و اختلال‌ها گاه بر گوشی‌های همراه اعمال می‌شود و گاه بر اینترنت ثابت، و البته در مواردی هم بر هر دو. 

تا امروز در ایران شاهد چند نوع از این خاموشی‌ها بوده‌ایم که شامل خاموشی کشوری در آبان ۱۳۹۸ و دست‌کم پنج خاموشی محلی در استان‌های مختلف می‌شود. جزییاتی از این موارد را در زیر توضیح می‌دهیم.

 

روز ۲۴ آبان ۱۳۹۸ با اعلام ناگهانی افزایش قیمت بنزین شعله‌ی اعتراضات سراسری افروخته شد و به سراسر کشور سرایت کرد. ۲۵ آبان در چند استان ارتباط اینترنتی مختل شد. قطع اینترنت که از منطقه‌های ناآرام شروع شده بود و سرانجام به انسداد اینترنت بین‌المللی در تمام کشور منجر شد. این انسداد هم تلفن‌های موبایل و هم خطوط ثابت را در بر می‌گرفت. فقط برخی خطوط در مقیاس محدود و احتمالا برای خدمات دولتی باز ماندند. 

گزارش‌های محلی حکایت از آن داشت که تعدادی از دانشگاه‌ها، بانک‌ها، و بیمارستان‌ها، دست‌کم در مقاطعی از مدت‌زمان قطع سراسری اینترنت، کماکان در دسترس بودند. آنچه جلب توجه می‌کرد این بود که در زمان خاموشی سراسری، خدمات محلی که از طریق شبکه ملی اطلاعات عرضه می‌شدند دچار قطع شبکه‌ای نشدند. از جمله این خدمات اپلیکیشن‌های مسافربری شهری، پیام‌رسان‌های بومی، و پایگاه‌های خرید آنلاین بودند، هرچند طبق گزارش‌ها همین خدمات نیز گاه گاه دچار اختلال می‌شدند. یکی از خبرگزاری‌های داخلی این وضعیت را «آزمایش نسبتا موفق «اینترنت ملی» در ایران» توصیف کرد

به‌هنگام خاموشی اینترنت، نیروهای انتظامی معترضان را با خشونت سرکوب کردند. بنا به گزارش عفو بین‌المل  که در سپتامبر ۲۰۲۰ منتشر شد، بیش از ۷۰۰۰ نفر دستگیر شدند و دست‌کم ۳۰۴ معترض به وسیله نیروهای امنیتی به قتل رسیدند هر چند  رقم واقعی می‌تواند بیش از این‌ها باشد. طبق همین گزارش، از میان فهرست کشته‌شدگان بیش از ۲۲۰ نفر در فاصله ۴۸ ساعت پس از قطع اینترنت در ۲۵ آبان به قتل رسیدند.

یک هفته بعد، به دنبال فروکش‌کردن ناآرامی‌ها، ارتباط اینترنتی ذره ذره در کشور دوباره برقرار شد. اما بخش‌هایی از کشور که هنوز در آنها اعتراضات مدنی ادامه داشت، مثل سیستان‌وبلوچستان، قطع اینترنت ادامه پیدا کرد و مقامات آن را ناشی از «مسایل امنیتی» دانستند. این واقعیت که هم انسداد اینترنت و هم اتصال دوباره‌ی آن به شکل تدریجی و ذره ذره انجام شد نشان می‎دهد که قطع اینترنت با یک «کلید مرکزی قطع اینترنت » انجام نشد، بلکه از بالا به شرکت‌های خدمات اینترنتی دستور داده شد اینترنت را بر روی کاربران خود ببندند و این شرکت‌ها نیز هریک جداگانه دست به این کار زدند.  

به دنبال سقوط غم‌انگیز هواپیمای مسافری اوکراینی پرواز ۷۵۲ که با شلیک موشک‌های سپاه صورت گرفت و در آن ۱۷۶ سرنشین کشته شدند، تظاهرات متعددی در ایران برگزار شد. در ۲۱ دی ماه در فیلتربان گزارش کردیم که داده‌های انتقالی پیام‌رسان واتس‌اپ دچار افت چشمگیری شده‌اند.

به دنبال اختلال در واتس‌اپ، روز ۲۲ دی حوالی ساعت ۱۷:۲۰ به وقت محلی، سرویس‌های موبایل همراه اول (ام‌سی‌آی) و ایرانسل نیز دچار اختلال شدند ـ به ویژه در اطراف میدان آزادی و خیابان‌هایی که معترضان در آنها حضور داشتند. بر اساس اطلاعات جمع‌آوری شده از سه مرکز جداگانه‌ی داده‌های دیجیتال (دیتاسنتر)، شبکه همراه اول به‌ کلی از اینترنت بین‌المللی گسسته شد. روز بعد هم خدمات اینترنتی موبایل در برخی مناطق تهران به حال تعلیق باقی‌ ماند، به‌ویژه در میدان آزادی که محل تظاهرات بود. روز ۲۴ دی فیلتربان گزارش کرد که اینترنت به مدت ۱۵ دقیقه از ساعت ۱۷:۱۹ به وقت محلی تهران به طور کامل قطع شد.

روز ۲۶ تیر ۹۹،  در پاسخ به تظاهرات شهر بهبهان در استان خوزستان، نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن مردم به آنها گاز اشک‌آور شلیک کردند. اعتراضات حوالی ساعت ۸ شب به وقت محلی شروع شد. ساعتی بعد، کاربرانی که در محل تظاهرات به سر می‌بردند متوجه شدند ارتباط گوشی‌های همراه آنها با اینترنت قطع شده‌ است. شهروندان این منطقه برای دسترسی به اطلاعات به شدت به شبکه موبایل متکی هستند. بر اساس گزارش سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی نرخ پوشش شبکه موبایل در این استان ۱۰۵.۹۷% است، در حالیکه همین نرخ برای پهن‌باند ثابت فقط ۷.۹۷% است.

متاسفانه هیچ ابزار رصد گیری نتوانست نشانی از این اختلال جدی را ثبت کند. فیلتربان تنها از طریق تحقیق میدانی و اطلاعاتی که از یک شرکت فن‌آوری به دست آورده موفق شد این خاموشی شبکه‌ای را به تأیید برساند.

سرانجام نیمه‌شب ارتباط اینترنت دوباره برقرار شد، یعنی زمانی که تظاهرات به پایان رسیده بود. طبق منابع خبری در بهبهان، در طول تظاهرات برای کسانی که فقط دو کیلومتر با محل این رویداد فاصله داشتند اینترنت کاملا در دسترس و بدون اختلال بود. مقامات دولتی هرگز قطع اینترنت در بهبهان را تایید نکردند.

در ماه اسفند ۹۹ گزارش شد که نیروهای سپاه با سوخت‌بران مرزی در شهر سراوان نزدیک مرز ایران و پاکستان درگیری پیدا کرده‌اند. بنا به اخبار «کمپین فعالین بلوچ»، ماموران سپاه به مردم گاز اشک‌آور و گلوله شلیک کردند. بسیاری از معترضان دستگیر شدند.

۶ اسفند اعتراضات سراوان بالا گرفت. اخبار رسیده حاکی از سرکوب قهرآمیز تظاهرکنندگان بود. همزمان در شبکه اینترنت موبایل اختلال‌های شدیدی رخ داد که در نهایت به خاموشی کامل اپراتورهای موبایل مثل همراه اول، ایرانسل، و رایتل انجامید. این خاموشی‌ها در شهرهای زاهدان، خاش، سراوان، ایرانشهر، و زابل دیده شد. قطع اینترنت موبایل تا ۸ اسفند طول کشید (هرچند هر از گاهی موقتا وصل می‌شد) اما پهن‌ باندهای ثابت ظاهرا مصون ماندند. با توجه به اینکه ۹۵% از مردم برای استفاده از اینترنت از گوشی همراه استفاده می‌کنند (طبق گزارش سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی)، خاموشی شبکه موبایل در حقیقت به معنی انسداد کامل اینترنت در بیشتر نقاط استان به حساب می‌آید.

بنا به گزارش مستند عفو بین‌الملل در ماه مارس ۲۰۲۱، در تظاهرات استان سیستان‌ و بلوچستان دست‌کم ۱۰ نفر کشته و ده‌ها تن دیگر نیز زخمی یا بازداشت شدند. ارقام واقعی احتمالا بیشتر است.

۳۰ خرداد ۱۴۰۰ در شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه‌ و بویراحمد در تمام طول روز شبکه‌های موبایل ایرانسل و همراه اول مسدود شدند. قطع ارتباطات سیار در پاسخ به درگیری‌هایی بود که میان دو طایفه‌ی محلی بر سر نتایج انتخابات شورای شهر رخ داد. روز بعد در ساعت ۱۶:۰۰ به وقت محلی بخشی از ارتباط‌ها احیا شد و سرانجام  اول تیرماه اینترنت به طور کامل در دسترس قرار گرفت.

بر اساس اخبار رسیده ، اعضای دو ایل تامرادی و تیرتاجی که هریک نامزدهای جداگانه‌ای به انتخابات شورای شهر فرستاده بودند بر سر اینکه کدام نامزدها رای بیشتری آورده در خیابان به نزاع پرداخته بودند. نیروهای انتظامی به تظاهرکنندگان شلیک و عده‌ای را زخمی کردند. درست همانند مورد سیستان‌ و بلوچستان در اینجا هم هیچ‌یک از ابزارهای رصد شبکه‌ها موفق به ثبت این خاموشی‌ها به هنگام وقوع آنها نشد.

 

شامگاه ۲۴ تیر اخبار رسیده حاکی از تظاهرات گسترده در شهرهای مختلف استان خوزستان بود که روز بعد کلیپ‌های تصویری آن نیز به رسانه‌های اجتماعی رسید. بحران عمیق کمبود آب موجب این ناآرامی‌ها بود. این بحران به‌حدی بود که بسیاری از ساکنان استان از دسترسی به آب سالم آشامیدنی و آب کشاورزی محروم مانده بودند.

۲۷ تیر قطع‌ و وصل شبکه سیار در استان خوزستان تایید شد. همانطور که پیش‌تر اشاره شد، طبق گزارش سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی نرخ پوشش شبکه سیار در خوزستان  %۱۰۵.۹۷ است اما همین نرخ برای پهن‌باند ثابت فقط %۷.۹۷ است. در نتیجه اختلال در شبکه سیار به معنی قطع تقریبا کامل اینترنت در استان است. این انسداد به ویژه در مناطق ناآرام عملی شد، درست در مقطع‌هایی که نیروهای انتظامی قصد پراکنده کردن جمعیت را داشتند.

خاموشی اینترنت دست‌کم تا اول مرداد به طول انجامید. در بعضی مناطق خدمات داخلی از طریق شبکه ملی اطلاعات قابل دسترس بود. برخی از پیام‌رسان‌های بین‌المللی نظیر واتس‌اپ نیز دچار کاهش ترافیک شدند که باعث تاخیر در رد و بدل کردن پیام‌ها می‌شد و امکان ارسال تصویر و کلیپ ویدئویی را دشوار می‌کرد.

با ادامه‌ی اعتراضات در خوزستان در استان‌های دیگر نیز معترضان به خیابان آمدند که باز هم منجر به خاموشی‌های بیشتر اینترنت در آن مناطق شد. بنا به گزارش عفو بین‌الملل به تاریخ ۱ مرداد، در این ناآرامی‌ها ۸ نفر کشته و بسیاری زخمی شدند. خبرگزاری هرانا به تاریخ ۱۴ مرداد از بازداشت ۳۶۱ معترض خبر داد. آمار واقعی احتمال بیش از این است.

خاموشی‌های اینترنتی به فرمان چه کسی انجام می‌شود؟

به‌ هنگام خاموشی‌های اینترنتی در آبان ۹۸ پرسشی که ذهن همه را مشغول کرده بود این بود که، «چه کسی دستور قطع اینترنت را صادر کرده است؟» در آن زمان پاسخ روشنی به این سوال نداشتیم زیرا بسیاری از تصمیم‌های کلیدی پشت درهای بسته به طور کاملا محرمانه گرفته می‌شد. در سومین روز قطع اینترنت وزیر وقت ارتباطات، محمدجواد آذری جهرمی وقوع خاموشی‌ها را تایید کرد اما مسئولیت تصمیم‌گیری در این مورد را از وزارتخانه‌ی خود سلب نمود و گفت حتی خودش هم «به اینترنت دسترسی نداشته.»

 مدتی بعد در همان ماه آذری جهرمی گفت قطع اینترنت به فرمان شورای امنیت کشور صورت گرفته است. این شورا شرکت‌های خدمات اینترنتی را مجبور کرده تا اینترنت را بر روی مشترکان خود ببندند. ریاست شورای امنیت به عهده‌ی وزیر کشور است و اعضای آن شامل نمایندگان وزارت ارتباطات، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی است.

پس از خاموشی‌های آبان، در آذرماه جهرمی اعلام کرد به منظور شفاف‌سازی و دقیق‌تر کردن سیاست‌های قطع اینترنت در کشور، در حال تنظیم یک لایحه است. با این‌همه، بر اساس خبری که از یک منبع نزدیک به وزارت ارتباطات، که از فیلتربان خواسته اسم او محفوظ بماند، این لایحه زیر فشار نهادهای امنیتی و شورای امنیت کشور هرگز به مجلس فرستاده نشد. این طرح فقط به عنوان یکی از اسناد بسیار محرمانه در شورای امنیت بایگانی شد.

لایحه مذکور، طبق اطلاعات منابع داخلی فیلتربان، روند تصمیم‌گیری و عملی کردن خاموشی‌های اینترنتی را طراحی کرده است. این اقدام به احتمال زیاد پس از اعتراضات آبان صورت گرفت که مقامات دولتی را به این فکر انداخت از این پس برای سرکوب و ساکت کردن معترضان، لزوم خاموشی اینترنت بیشتر از قبل شده است. بر اساس اطلاعات رسیده به فیلتربان، تقاضا برای خاموشی‌های اینترنتی در سطح استان می‌تواند از طرف فرماندار استان به وزیر کشور ارائه شود تا مهر تأیید بگیرد. وزیر کشور خود رئیس شورای امنیت است. چنانچه تقاضا برای انسداد اینترنت همزمان از سوی چند استان به وزارت کشور برسد، آنگاه مهر تأیید باید از رئیس جمهور دریافت شود.

منبع فیلتربان گفت به نظر می‌رسد خاموشی اخیر اینترنت در استان سیستان‌ و بلوچستان برای نخستین بار مواد لایحه‌ی مذکور را به اجرا می‌گذارد. هنوز روشن نشده که آیا خاموشی‌های اخیر در استان خوزستان نیز پیرو همین لایحه بوده یا نبوده است.

چرا شمار خاموشی‌های محلی اینترنت رو به افزایش است؟

خاموشی سراسری اینترنت در کشور به هنگام اعتراضات مردمی در آبان ۹۸ یکی از تاریک‌ترین نقطه‌ عطف‌های تاریخ اینترنت در ایران است. هرچند تا امروز این واقعه تنها مورد از خاموشی سراسری در سطح کشور بوده است اما همین مورد نشان می‌دهد که دولت ایران توانایی آنرا دارد که اینترنت بین‌المللی را به طور جدی محدود کند اما همزمان خدمات اساسی داخلی و زیرساخت‌های آن را فعال نگه‌ دارد. از آن زمان تاکنون، روند به طرز فزاینده‌ای به سمت خاموشی‌های کاملا محلی سیر کرده که جای نگرانی بسیار دارد و برای کسانی که قصد دارند این خاموشی‌ها را مستند و افشا سازند چالش‌های بیشتری فراهم کرده است ــ شناسایی این خاموشی‌ها دشوارتر است و از لحاظ زمانی نیز محدود هستند. تا کنون عمدتا در مناطق حاشیه‌‌ای و کمتر توسعه یافته کشور اعمال شده‌اند.

کلیه‌ خاموشی‌های محلی از تاریخ آبان ۹۸ به این سو به هنگام اعتراضات مردمی و ناآرامی‌های اجتماعی رخ داده و با سرکوب خشن مردم، تیراندازی و کشتار و زخمی ساختن معترضان و دستگیری‌های وسیع همراه بوده است. وجه مشترک دیگر این خاموشی‌ها ــ به استثنای رویداد دی‌ماه ۹۸ در تهران ــ این بوده که جملگی در مناطق محروم و نادیده‌انگاشته اعمال شده‌اند.

از میان این مناطق باید از استان سیستان‌ و بلوچستان در جنوب شرق کشور نام برد که یک بار در آبان ۹۸ و بار دیگر در اسفند ۹۹ خاموشی‌ها را تجربه کرد ــ بار نخست به مدتی طولانی‌تر در مقایسه با سایر نقاط کشور ــ  استانی که بالاترین نرخ بیکاری در کشور را دارا است و بیشتر جمعیت آن زیر خط فقر زندگی می‌کنند. مشکلات این استان با کمبود واکسن کوویدـ۱۹  که وضعیت فلاکت‌بار خدمات بهداشتی در این منطقه را باز هم زیر فشار بیشتری قرار می‌دهد. سیستان‌ و بلوچستان همچنین محل سکونت اقلیت‌های دینی و قومی است که به‌طور مدام از سوی دولت مرکزی مورد تبعیض قرار گرفته، حقوق انسانی آنها پایمال شده، و به خاطر دین و قومیت خود مورد پیگرد نیروهای نظامی و امنیتی قرار داشته‌اند.

همانند سیستان‌ و بلوچستان، استان خوزستان نیز یکی از مناطق محروم و مورد اجحاف کشور به شمار می‌رود. با آنکه بخش مهمی از صنایع نفتی کشور با بیش از ۸۰% از ذخایر زیرزمینی ساحلی در این استان خانه دارد، جمعیت خوزستان از منفعت‌های این صنعت بی‌نصیب مانده‌اند. فقر و بیکاری در استان بیداد می‌کند. کمبود آب به شدت بحرانی و مزمن است. علاوه بر دلایل اقلیمی، کارشناسان بر این باورند که خشکی و کم‌آبی استان ناشی از سوء مدیریت و سیاست‌های غلط آب‌رسانی صنعتی است. در خوزستان عرب‌ها جمعیت بزرگی را تشکیل می‌دهند که به دلایل قومیتی و زبانی مورد تبعیض سیستماتیک و استثمار بالای اقتصادی قرار داشته‌اند.

در مناطق محروم کشور که دستخوش شرایط نامساعد اجتماعی و اقتصادی و صحنه‌ی اعتراضات مردمی بوده‌اند این امکان فراهم شده تا مقامات دولتی از خاموشی‌های محلی اینترنتی به طرز موثرتری بهره بگیرند و معترضان را سریع‌تر سرکوب کنند. این روندها، که با استقرار شبکه ملی اطلاعات، پیشبرد برنامه‌ بومی کردن اینترنت، و دقیق‌تر کردن اعمال انسداد شبکه‌ای، به طور روزافزون کارآمدتر شده‌اند همه به این معنی است که مقامات دولتی اکنون با سهولت بیشتری می‌توانند به خاموشی اینترنتی مبادرت ورزند و این سیاست را بدون اخطار قبلی در هرجا و مکانی که لازم بدانند پیاده کنند.

حقوق بشر و خاموشی‌های محلی

خاموشی‌های محلی ــ در قیاس با انسداد یک‌باره‌ی اینترنت در سراسر کشور ــ برای مقامات ارجحیت بیشتری دارد زیرا هم هزینه‌ی آن کمتر و هم اجرای آن از لحاظ فنی آسان‌تر است. خاموشی محلی برای مختل کردن تلاش مردم در سازماندهی و بسیج نیز کارآمدتر است. بیشتر شهروندان ایرانی از گوشی همراه برای ارتباطات اینترنتی استفاده می‌کنند و این کار را بر مقامات دولتی آسان می‌کند، آنها بدون اینکه خللی در زیرساخت اینترنت ثابت وارد شود به شرکت‌های خدمات سیار دستور می‌دهند ارتباط اینترنتی را قطع کنند. خاموشی محلی احتمال خسارت به کسب‌وکار آنلاین را نیز پایین می‌آورد زیرا آنها می‌توانند در سایر نقاط کشور که آرام است کماکان به فعالیت ادامه دهند.

خاموشی‌های محلی علی‌رغم دامنه‌ی محدودشان به همان اندازه خاموشی کشوری می‌توانند خسارت‌بار و مهلک باشند. این نوع خاموشی‌ها جریان انتقال اطلاعات را به طور جدی به خطر می‌اندازند و فرصت خوبی فراهم می‌کنند تا بر سیاست‌های ناقض حقوق بشر مثل سرکوب خونین تظاهرکنندگان سرپوش گذاشته شود. خاموشی محلی همچنین امکان شناسایی و رصد از سوی ابزارهای سنجش شبکه‌ای را دشوارتر می‌کند. در نتیجه گزارشگری در مورد این خاموشی‌ها بیش از پیش به منابع محلی متکی خواهد شد. اگر خاموشی‌ها کوتاه‌مدت‌تر باشد، کسب اطلاعات تا زمان برقراری مجدد اینترنت به تعویق می‌افتد همانطور که ماه خرداد در یاسوج شاهد بودیم. چنین وضعیتی به شدت نگران کننده است چون باعث می‌شود خاموشی‌ها از چشم ناظران، رسانه‌ها، و جامعه بین‌المللی پنهان بماند.

مضافا اینکه با پیشرفت پروژه شبکه ملی، مقامات می‌توانند اینترنت را برای مدتی طولانی‌تر و با هزینه کم‌تر خاموش کنند، و کاربران را مجبور به استفاده از خدمات بومی کنند. خدمات داخلی که دسترسی به آن‌ها برقرار می‌ماند در مقایسه با همتاهای بین‌المللی از ایمنی کمتری برخوردارند و بیشتر در معرض نظارت و دخالت دولتی قرار می‌گیرند. در نتیجه کاربران به خصوص در زمان رویدادهای حساس سیاسی در معرض ریسک بیشتری قرار می‌گیرند.

با گذشت زمان به نظر می‌رسد اعتراضات مردمی بیشتر و بیشتر در زندگی شهروندان ایرانی تبدیل به امری رایج شده و در نتیجه با توجه به شواهد موجود باید انتظار این را داشته باشیم که خاموشی‌های محلی اینترنتی نیز به همان نسبت افزایش پیدا کند. رسمی شدن روندهای تصمیم‌گیری برای اعمال خاموشی اینترنتی خود نشان می‌دهد که دولت به خاموشی‌ها همچون یک ابزار سیاسی در کنار ابزارهای دیگر برای کنترل اطلاعات نگاه می‌کند و این چالشی است پیش‌روی جامعه مدنی، کنشگران، و مدافعان حقوق بشر که بر اوضاع ایران تمرکز دارند.

آینده خاموشی‌های اینترنتی در ایران

به همان نسبت که مقامات ایرانی کمتر اصرار بر کتمان کردن سیاست تحمیل خاموشی اینترنتی داشته‌اند، مقاومت شهروندی در داخل کشور نیز علیه برنامه‌های بومی‌سازی اینترنت بیشتر شده است. به دنبال هشت سال دولتمداری کابینه‌ی حسن روحانی و سرمایه‌گذاری‌های کلان او در توسعه شبکه ملی اطلاعات، شهروندان اکنون به‌درستی این برنامه را چیزی جز سیاست درازمدت کنترل اطلاعات در کشور نمی‌بینند، سیاستی که در صدد است محدودیت‌های بیشتری بر آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات آنلاین تحمیل کند.

مقاومت مدنی باید مقامات ایرانی را وادار کند که هرچه زودتر سیاست دخالت در تبادل اطلاعات و محدود کردن ارتباطات اینترنتی را کنار بگذارند و حق اجتماعی و سیاسی شهروندان را در دسترسی آزاد و امن به اینترنت جهانی بدون هیچ محدودیتی بپذیرند و اجازه دهند کاربران حقوق بنیادی خود را در بیان آزاد و گردهمایی آزاد به اجرا بگذارند.

تا وقتی که مقامات جمهوری اسلامی این حقوق را به رسمیت نشناخته‌اند برعهده‌ی مدافعان حقوق دیجیتال و حامیان حقوق آنلاین و آفلاین است که خاموشی‌های اینترنتی را رصد کنند و مستند سازند و با سیاست‌های بومی کردن اینترنت در ایران به مقابله برخیزند.